محل تبلیغات شما
در زمان پادشاه انوشيروان ساساني وزير بسيار باتدبيري به نام بزرگمهر داشت كه در تمام اسرار جنگي از بزرگمهر مي خواست كه نظر نهائي خود را بدهد. روزي پادشاه و وزيرش جهت شكار به مرغزاري رفتند در گوشه اي از مرغزار قلعه خرابه اي هم وجود داشت كه پناهگاه حيوانات وحشي شده بود . ناگهان دو بلبل در روي شاخه درختي كه در نزديكي پادشاه و بزرگمهر بود قرار گرفتند و چنان براي هم نغمه سرائي مي كردند كه پادشاه به وجد آمد و رو به بزرگمهر كرد و گفت : اي وزير داناي من مي داني اين

دین و آیین بزرگمهر وزیر انوشیروان

بزرگمهر و انوشیروان

كه ,بزرگمهر ,پادشاه ,مي ,اي ,هم ,پادشاه و ,داشت كه ,كه در ,گرفتند و ,قرار گرفتند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها